سکته مغزی چیست؟ گفتار درمان چه کمکی به فرد می کند؟ سکته زمانی رخ می دهد که خون رسانی به مغز متوقف شود. این توقف می تواند توسط بسته شدن رگ و یا پارگی رگ اتفاق بیافتد. در نتیجه ی این انسداد یا پارگی رگ ها، اکسیژن به سلول های مغزی نمی رسد و منجر به مرگ آنها می شود.
همکاران گفتار درمانی و کاردرمانی یاشام همراه شما هستند تا مشکلات به وجود آمده پس ازسکته مغزی را مدیریت و درمان نمایند. برای دریافت مشاورات رایگان با متخصصان گفتار درمانی، کاردرمانی و روانشناسی یاشام تماس بگیرید
انواع سکته ی مغزی :
سکته مغزی ایسکمیک و سکته مغزی خونریزی دهنده
سکته مغزی ایسکمیک
این نوع سکته مغزی، زمانی اتفاق می افتد که یک لخته خون یا چربی، موجب انسداد رگ و قطع جریان خون در مغز شود. انسداد شریان می تواند داخل یا اطراف مغز رخ دهد، همچنین لخته های خونی می توانند توسط جریان خون از دیگر نقاط بدن به مغز آورده شوند.
علل شایع این نوع سکته :
رسوب چربی در رگ های خونی
علایم سکته مغزی
این علائم سکته گذرا یا خفیف، حدود چند دقیقه تا چند ساعت طول کشید و سپس به کلی از بین می رود.
سکته مغزی خونریزی دهنده:
این نوع از سکته های مغزی، ناشی از پاره شدن یک رگ خونی در داخل یا اطراف مغز می باشد. وقتی که یک رگ خونی پاره می شود، دیگر خون به سلول های مغزی نمی رسد، به علاوه نشت خون از رگ پاره شده، می تواند به بافت مغزی آسیب جدی وارد نماید.
علل این نوع سکته عبارت اند از:
فشار بالا که موجب تضعیف دیواره ی عروق خونی می گردد. ضربه مغزی، مصرف مشروبات الکلی
علائم سکته مغزی چیست؟
سرگیجه، مشکل در راه رفتن، عدم تعادل و هماهنگی، مشکل در صحبت کردن و تکلم، همچنین متوجه صحبت های دیگران نمی شود، ضعف یا فلجی در صورت، دست یا پا (عموما در یک نیمه ی بدن)، تار یا سیاه دیدن (مشکل در بینایی)، سردرد ناگهانی بخصوص زمانی که همراه با تهوع و سرگیجه باشد
این علائم بستگی زیادی به خود افراد و جایی از مغز که سکته در آن اتفاق میافتد دارد. این علائم معمولا ناگهانی ظاهر می شوند. همچنین ممکن است به مرور زمان بدتر شوند.
عوامل خطر برای سکته مغزی چیست؟
رژیم غذایی نادرست، عدم فعالیت، مصرف الکل، مصرف دخانیات، زمینه شخصی
رژیم غذایی
رژیم غذایی ناسالم احتمال سکته را در شما زیاد می کند. رژیم غذایی ناسالم سرشار از موارد زیر است:
چربی اشباع شده، کلسترول، نمک،
عدم فعالیت:
عدم فعالیت یا ورزش نکردن خطر سکته را افزایش می دهد. ورزش مرتب و روزانه مزایای سلامتی زیادی دارد. پیشنهاد می شود بزرگسالان حداقل ۲٫۵ ساعت در هفته ورزش هوازی کنند. بهتر است این میزان ورزش روزانه باشد. حتی می توانید روزانه نیم ساعت پیاده روی کنید.
مصرف الکل:
در صورت مصرف بیش از حد مشروبات الکی احتمال سکته به شدت افزایش می یابد. مصرف الکل باعث افزایش فشار خون می شود.
مصرف دخانیات:
مصرف هرگونه دخانیات با تخریب رگ ها احتمال سکته مغزی را افزایش می دهد. این احتمال با سیگار کشیدن نیز افزایش می یابد. زیرا فشار خون زمانی که نیکوتین وارد رگ ها می شود زیاد می شود. برخی افراد تصور می کنند فقط سیگار احتمال سکته را زیاد می کند. درحالی که مصرف قلیان و… نیز می شود. همینطور برخی افراد خودشان سیگار نمی کشند ولی در محیط اطرافشان مصرف کننده ی سیگار زیاد است. اینگونه افراد نیز به دلیل وجود آلودگی در معرض افزایش ابتلا به سکته مغزی هستند.
زمینه شخصی در سکته مغزی:
برخی عوامل فردی نیز وجود دارد که نمی توانید جلوی آنها را بگیرید. این عوامل می تواند با سکته مرتبط باشد:
تاریخچه فامیلی: سکته در برخی خانواده ها بیشتر اتفاق می افتد. دلیل آن نیز ژنتیک این افراد است. ژنتیک می تواند در تمام شرایط سلامتی موثر واقع شود.
تاثیر سن بر سکته مغزی:
سکته در جوانان و کودکان نیز دیده می شود ولی با افزایش سن احتمال سکته بیشتر می شود
تاثیر جنسیت بر سکته مغزی:
در زنان بخصوص بعد از زایمان شایع تر است زیرا به علت افزایش هورمون های ازادشده توسط جفت و تخمدان زن باردار خاصیت انعقاد پذیری خون بالا میرود و در نتیجه احتمال بروز لخته ی خون در اندام های تحتانی و سایر نقاط بدنش مانند مغز بالا میرود.
عوارض بعد از سکته مغزی:
ضعف صورت و بازوها یا پاها به خصوص در یک طرف بدن (همی پارزی)، فلج صورت و بازو و پاها در همان طرف (همی پلژی)، عدم تعادل و لنگ زدن (آتاکسی)، اختلال در تکلم یا در درک کلام (دیس آرتری،آفازی)، اشکال در بلع (دیس فاژی)، سوزش قسمت های بدن-اشکال در درک وضعیت و موقعیت (پارستزی)، دو بینی-تاری دید یا از دست دادن بینایی به خصوص در یک چشم
سردرد شدید و ناگهانی، از دست دادن حافظه کوتاه مدت و طولانی مدت-اختلال در قضاوت، سرگیجه بدون دلیل و سقوط ناگهانی، بی اختیاری ادرار و مدفوع، اشکال در پیدا کردن کلمات و فهمیدن آن چیزی که دیگران میگویند و عدم توانایی در انجام حرکات ظریف
در برخی موارد، اگر آسیب فرد جزئی باشد، بطور کامل و بدون هیچ درمانی بهبود می یابد. اما در بیشتر موارد، بیمار به سرعت و بطور کامل بهبود نمی یابد و برخی از ناتوانی ها همچنان برای فرد باقی می ماند. در اینگونه موارد، گفتار درمانی می تواند مفید باشد. دوره بهبودی معمولا بیش از دو سال به طول می انجامد.
بیشتر محققان معتقدند که موثرترین درمان، زمانی است که از همان مراحل اولیه آغاز شود. گفتار درمانی می کوشد تا توانایی فرد را برای برقراری ارتباط با استفاده از توانایی های باقیمانده، بهبود بخشیده و شیوه های دیگری را برای برقراری ارتباط بیاموزد تا فرد بتواند تا حد امکان از تواناییهای زبانی باقیمانده برای جبران مشکلات زبانی استفاده کند.
برخی از عواملی که بر روی پیشرفت بیمار تاثیر می گذارند عبارتند از :
علت ضایعه مغزی، وسعت ضایعه، محل ضایعه، سن فرد، انگیزه فرد، برتری دست، سطح سواد فرد
درمان گفتار در سکته مغزی:
اولین قدم مهم درمانی، ارزیابی بیمار است. در این بیماران باید درک شنیداری، نامیدن، تکرار کردن، خواندن، نوشتن و بیان کلامی بیمار مورد ارزیابی قرار گیرد و بنابر نتایج حاصل، برنامه درمانی مناسب ارائه گردد. این کار توسط گفتار درمانی و گفتاردرمان انجام می گیرد.
ارزیابی درک شنیداری:
از بیمار بخواهید دستورات ساده ی شما را انجام دهد.
برای مثال: دستت کو؟ پاهاتو بیار بالا. چشمهات رو ببند.
ساعت رو نشون بده. دست سمت چپت رو بیار بالا و ….
به یاد داشته باشید که در هنگام درخواست از بیمار برای اجرای این دستورات به هیچ عنوان از اشاره استفاده نکنید(مثلا به دستانش اشاره نکنید که متوجه شود باید دستانش را بالا ببرد)، چرا که هدف از این ارزیابی درک شنیداری است، نه درک اشاره.
ارزیابی نامیدندر سکته مغزی
از بیمار بخواهید چند شی را که در مقابلش قرار دارد را نام ببرد یا از وی بخواهید چند مورد از تصاویری که در مقابلش قرار داده اید را نام ببرد.
از بیمار بخواهید نام فرزندان، نام چند نوع غذا و.. را نام ببرد.
چند مورد کلمه که با صدای خاصی شروع می شوند مانند صدای /س/ را نام ببرد.
ارزیابی نوشتن در سکته مغزی:
به بیمار دیکته ی حروف، هجاها ، کلمات و جملات بگویید و دقت کنید در کدام مورد قوی تر و در کدام مورد ضعیف تر عمل می کند.
نوع خطاها هم بسیار مهم هستند. برای مثال ممکن است بیماری توانایی نوشتن حروف را به تنهایی داشته باشد اما توانایی ترکیب حروف با هم و در نتیجه نوشتن هجاها و یا کلمات را نداشته باشد.
ممکن است برعکس این مورد هم رخ دهد.
در برخی موارد هم بیماران هنگام نوشتن اختلال نوشتاری خطاهای معنایی را نشان میدهند. مثلا به جای قاشق می نویسند چنگال
ارزیابی خواندن در سکته مغزی :
لیستی از صداها را روی برگه نوشته و هربار از بیمار بخواهید یک مورد را نشان دهد.
مثلا بگویید /ب/ را نشان بده.
سپس هجاها و کلماتی را نوشته و از او بخواهید آنها را نشان دهد.
برای مثال بخواهید کلمه ی باران را نشان دهد.
کلماتی را در مقابل بیمار قرار دهید و بخواهید آن را باصدای بلند بخواند.
ارزیابی بیان کلامی در سکته مغزی:
از بیمار سوالاتی مانند: آدرس منزلتان کجاست؟
بپرسید و یا از او بخواهید درمورد تصویری برای شما توضیح دهد و به این ترتیب نمونه گفتاری از بیمار تهیه نمایید.
حال براساس نقاط ضعف و قوت هر بیمار، برنامه درمانی متناسب او طراحی خواهد شد.
در این بخش، راه حل هایی کلی برای تقویت هر کدام از حیطه ها ارائه می گردد.
درمان درک شنیداری در سکته مغزی:
نکته ی مهمی که لازم است در این قسمت ذکر شود این است که در اکثر موارد،
زمانی که درمانگر پس از ارزیابی به این نتیجه می رسد که بیمار در درک شنیداری دچار مشکل است،
خانواده با توجه به مشاهدات خود از عملکرد بیمار میگویند درک او خوب است؛
چرا که اطرافیان را می شناسد و نسبت به آنها واکنش نشان می دهد و یا زمانی که قاشق را می بیند متوجه می شود که باید با آن غذا خورد یا حتی خانواده گزارش می دهد “پدر ما بهتر از ما آدرس ها را به یاد دارد و زمانی که به بیرون میرویم او با اشاره در یافتن مسیر ما را راهنمایی می کند”.
لازم به ذکر است که گزارش موارد این چنینی هیچ تناقضی با درک شنیداری آسیب دیده ندارد
چرا که در بیماری که درک شنیداری اش آسیب دیده، در حقیقت کد گشایی واژگان و یافتن معنای واژگان شنیده شده دچار مشکل است و نه درک موقعیت.
به عبارتی زمانی که ما دستور یا کلمه ای را به بیمار می گوییم، او همانند زمانی که ما در محیطی پر سر و صدا هستیم و یا زمانی که با واژگان زبان جدیدی روبرو می شویم کلمات را درک می کند.
او می شنود اما نمی تواند صدا ها را آنالیز کرده و به صورت واژه ی با معنا آن را درک کند.
با توجه به این نکته، موارد زیر در افزایش درک شنیداری بیمار کمک کننده خواهد بود:
کاهش سرعت گفتار:
با سرعت کم با بیمار صحبت کنید چرا که این موضوع فرصت بیشتری برای آنالیز کلمات به بیمار می دهد و درک شنیداری را افزایش می دهد.
استفاده از جملات کوتاه و ساده:
از جملاتی با نحو ساده و کوتاه استفاده کنید.
در هنگام صحبت کردن بین کلمات و جملات کمی مکث کنید.
کاهش سر و صدای محیطی:
برای مثال وقتی با بیمار صحبت می کنید صدای تلویزیون و یا موارد دیگر را از محیط حذف کنید.
استفاده از اشاره و حرکات صورت:
بیمار را برای درک واژگان راهنمایی کنید.
برای پاسخ دادن به بیمار فرصت دهید و صبور باشید.
برای شروع آموزش درک از واژگانی با کاربرد زیاد استفاده کنید. مانند: آب، غذا، دارو، شانه، مسواک و ………
ابتدا درک واژگان و در ادامه درک جملات تمرین خواهد شد.
از کلمات ساده، یک بخشی، پر کاربرد استفاده کنید.
تصاویر و یا شی آن را نشان دهید.
نام آن را بیان کرده و کاربردش را برای بیمار توضیح دهید.
درمان نامیدن:
کلمه مورد نظر را برای بیمار توصیف کنید.( برای این بخش، واژه ی قاشق را مثال می زنیم.)
قاشق، باهاش غذا می خوریم. جنسش از فلزه .
نام واژه را مجدد بیان کنید: قاشق
جمله ای ناقص که با کلمه ی هدف کامل می شود را بیان کنید: با …………..غذا می خوریم.
صدای اول کلمه هدف را بیان کنید: ق………….قا
جایگاه تولید صدای هدف را روی زبان یا لب ها نشان دهید:
دست را روی قاعده ی زبان قرار داده و صدای ق را تولید کنید.
از راهنمایی نوشتاری استفاده نمایید.
کلمه ی قاشق را نوشته و به او نشان دهید.
راهنمایی معنایی ارائه کنید، مترادف کلمه و یا کلمهای که در همان حوزه معنایی قرار دارد را بیان کنید.
مثلا چنگال، کارد، بشقاب………… یا کلمه را توصیف کنید: با چی غذا میخوریم
درمان خواندن در سکته مغزی:
این بخش همزمان با باز آموزی زبان درمان خواهد شد.
تصاویری کشیده و کلمات را روبروی تصاویر به صورت نامنظم بنویسید و بخواهید هر کلمه را به تصویرش متصل کند.
همانطور که روی نامیدن یا تکرار جایگاه صدا تمرین می کنید نوشته ی صدا را هم به او نشان دهید.
همانطور که صدا را و تشخیص آن را با بیمار کار میکنید از او بخواهید صدای مورد نظر را از بین سایر صداها پیدا کند.
برای هر صدا یک کلید واژه قرار دهید. مثلا کلمه ی بابا برای صدای /ب/
درمان نوشتن در سکته مغزی:
درمان این بخش هم مانند خواندن همزمان با بازآموزی زبان خواهد بود.
در ابتدا تمرین های کپی کردن حروف، کلمات، اشکال را به بیمار بدهید.
همزمان با تمرین بر روی نامیدنِ کلمات، تکرار صداها و کلمات و …….. از نوشتن هم استفاده کنید.
هنگام تمرین بر روی نامیدن
از بیمار بخواهید همزمان با نامیدنِ کلمه، نوشتن آن را هم تمرین کند.
مشاوره به خانواده برای ایجاد ارتباط با بیمار سکته مغزی :
با فرد بیمار همانند یک بزرگسال و نه مانند یک کودک، صحبت کنید.
از ساکت بودن در مقابل فرد بیمار خودداری کنید.
در طول صحبت کردن با بیمار، سر و صداهای زمینه ای مثل صدای تلویزیون، رادیو، افراد دیگر و … را حذف یا کم کنید.
قبل از برقراری ارتباط، بیمار را مطمئن کنید که کاملا به او توجه دارید.
شیوه های ارتباطی زیر استفاده کنید:
گفتار، خواندن، نوشتن، نقاشی، تماس چشمی، پاسخ های بله / خیر، بیان چهره ای
تمامی تلاش های ارتباطی بیمار را (بخصوص در جهت صحبت کردن) تشویق کنید و بپذیرید.
با جملات ساده و کوتاه با بیمار ارتباط برقرار کنید.
سرعت گفتارتان را با مکث های مناسب بین کلمات و عبارات، کاهش دهید. بلندی صدایتان هم در حد طبیعی باشد.
بیمار باید به فعالیت های طبیعی ادامه دهد:
فعالیتهایی مانند:
شام خوردن با خانواده، همکاری کردن و بیرون رفتن با آنان.
فرد بیمار را از خانواده یا دوستان جدا نکنید و در یک جمع گروهی به آنها بی توجهی نکنید.
سعی کنید که در تصمیم گیری های خانوادگی تا جایی که امکان پذیر است، آنها را درگیر نکنید.
درک مکالمه یک فرد با فردی دیگر برای بیمار راحت تر از مکالمه دو یا چند نفر است.
چرا که صحبت همزمان چند نفر با هم بیمار را گیج کرده و درک را غیر ممکن می سازد.
تلاش کنید از هر فرصتی برای مکالمه با بیمار استفاده کنید.
مانند:
“الان چکار می کنی؟”
“بزودی چه اتفاقی رخ خواهد داد؟”
“دیروز چه اتفاقی افتاد؟”
موضوعی را جهت گفتگو در اختیار بیمار قرار دهید.
علیرغم اینکه بیمار نمی تواند درک کند،
نباید در حضورش به بحث در مورد شرایط بیمار و پیش آگهی او پرداخت.
کارهای تخصصی کاردرمانی در سکته مغزی
سکته مغزی يك آسيب عصبي حاد است كه در نتيجه يکي از فرآيندهای آسيب شناسي رخ مي دهد.
تقريباً 80 درصد سکته ها به دليل ايسکميك مغزی و 20 درصد خونريزی مغزی است.
کاردرمانگر شما می تواند به شما کمک کند
مهارت ها و اعتماد به نفس خود را برای مدیریت فعالیت هایی که برای سلامتی و تندرستی شما مهم هستند توسعه دهید.
پس از سکته مغزی، ممکن است با طیف وسیعی از مشکلاتی روبرو شوید که انجام کارهایی را که دوست دارید را برای شما دشوار کند.
این مشکلات می تواند شامل مشکلات فیزیکی، مشکلات حافظه و فکر کردن، مشکلات بینایی، تغییرات در احساسات و مشکلات عاطفی مانند اضطراب یا افسردگی باشد.
کاردرمانگر راههایی را برای غلبه بر مشکلات ارایه خواهد کرد.
ممکن است به شما فعالیت های درمانی بدهد تا تمرین کنید، به شما کمک کند راه های جدیدی برای انجام کارها پیدا کنید یا تجهیزاتی را پیشنهاد کند که وضعیت عملکرد شما را بهبود ببخشد.
برای مثال درمانگر به شما کمک می کند تا اهدافی را تعیین کنید، که اغلب به وظایف کوچکتر و قابل کنترل تر تقسیم می شوند.
هدف شما ممکن است تهیه یک وعده غذایی برای خانواده باشد، اما ممکن است این کار را با کمک به شخص دیگری در آشپزخانه شروع کنید، سپس یک میان وعده برای خود تهیه و به تدریج اعتماد به نفس و توانایی های خود را افزایش دهید.